مدیریت جراحی تحلیل خارجی سرویکال: یک مطالعه ی نظری گذشته نگر از نتایج درمان و طبقه بندی آنها
مدیریت جراحی تحلیل خارجی سرویکال: یک مطالعه ی نظری گذشته نگر از نتایج درمان و طبقه بندی آنها
تحلیل ریشه از بین رفتن بافت سخت دندان میباشد که در نتیجهی فعالیت استئوکلاست ها بوجود میآید. تروما، دندانهای نهفته، ضایعات کیستی و مشکلات هورمونی (اندوکرین) از دلایل وجود این تحلیل میباشند. شکل بالینی این تحلیل متغیر بوده و بر اساس اتیولوژی ناحیهی پیدایش و نوع تحلیل طبقهبندی میشوند.
External cervical resorption (E.C.R) دارای فاکتورهای پری دیسپوزان از جمله: درمان های ارتودنتیک؛ تروما، بلیچینگ و فاکتورهای یاتروژنیک میباشد. بخاطر ناحیهی درگیری این ضایعه تشخیص آن دشوار بوده و معمولاً در ارزیابی با پوسیدگی تشخیص افتراقی دارد. در ارزیابی رادیوگرافی این ضایعه تصاویر P.A ناکافی بوده و نیاز به تصاویر CBCT میباشد. یکی از طبقهبندیهای رایج این ضایعه تقسیمبندی heithersay میباشد. در این تقسیمبندی از یک رادیوگرافی ساده که دو بعدی میباشد استفاده شده است. طبقهبندی heithersay به صورت زیر میباشد.
Class I: یک ضایعهی کوچک تهاجمی تحلیلی نزدیکی ناحیهی سوویکال با نفوذ کم عمق در عاج
ClassII: یک ضایعهی تهاجمی شدید تحلیلی که به قسمت کرونال پالب چمبر نفوذ کرده اما در عاج ریشه به مقدار کم و یا هیچ گسترشی ندارد.
ClassIII: یک تهاجم عمیقتر درعاج توسط بافت تحلیلی، نه تنها در قسمت کرونال عاج بلکه به ۱/۳کرونالی عاج ریشه نیز گسترش مییابد.
ClassIV: یک فرآیند بزرگ تهاجمی و تحلیلی که به و رای ۱/۳کرونالی ریشه گسترش مییابد.
Patel و همکاران بر اساس تصاویر سه بعدی طبقهبندی زیر را ارائه دادهاند.
طول طول گسترش نزدیکی به کانال ریشه
۱- در محل اتصال سمان و مینا یا کرونال استخوان کرست A ≤۹۰° ضایعه محدود به عاج
طول گسترش
۲- ۳/۱ کرونالی ریشه و آبیکال استخوان کرست ۹۰°≤B≤۱۸۰° احتمال درگیری پالپ
۳- ۳/۱ میانی ریشه ۱۸۰<C≤۲۷۰
۴- ۳/۱ آپیکالی ریشه ۲۷۰°<D
هدف از این طبقهبندیها تشخیص کلینیکی دقیق و طرح درمان و ارزیابی بقای دندان میباشد.
فاکتورهای مربوط به بیمار، شدت و ناحیهی درگیری این ضایعه نیز در پیش آگهی آن مؤثر میباشد.
این تحقیق بر اساس follow-up های سه ساله از دندانهایی که تحت درمان جراحی E.C.R قرار گرفتهاند تدوین شده است. همهی دندانها در شرایط یکسان و با پرتکل یکسانی تحت درمان و follow-up قرار گرفته شدند. با توجه به یادداشتهای بالینی جلسات کنترل و ارزیابی رادیوگرافیها تقسیمبندی زیر برای این تحقیق ارائه گردید:
۱- شکست: از دست دادن دندان بخاطر شکست درمان و یا علائم بیمار
۲- بقا: دندان در طول دورهی کنترل بدون علائم در جای خود باقی ماندند.
۳- موفقیت بالینی: دندان معیارهای بقا را بر آورده کردن و با یکپارچگی ساختار ترمیم، فاقد شواهد نشانگر پیشرفت بیماری میباشد.
شیوع این ضایعه در مردان و زنان برابر میباشد. برای رسیدن به یک درمان موفق باید انتخاب کیس درستی در ضایعات E.C.R داشت، زیرا درک پاتوگتز و اتیولوژی این ضایعه دشوار میباشد. با این حال تروماها بیشترین اتیولوژی را در بوجود آمدن E.C.R دارا میباشد.
در این تحقیق ۱۴ دندان بررسی شده معمولاً بدون علامت بودند. نصف دندانها به تستهای حیاتی پالپ حساس و نصف دیگر بدون علامت بودند. در درمان جراحی از پرتکل تعریف شده برای جراحی E.C.Rاستفاده شد. تنها تفاوت قابل توجه حذف تری کلرواستیک اسید میباشد. در ترمیم حفرهی تحلیل معمولاً از کامبوزیت و گلاس آینومر استفاده میشود. اما در این تحقیق بخاطر ناحیهی زیبایی از resin modified glass ionomer cementاستفاده شد. تعداد کم نمونهها از معایب این تحقیق میباشد. طبقهبندی heithersoy I, III و patel 2Ad-3Cpدرمان جراحی را بهطور موفقیتآمیزی نشان داده زیرا بقای ۱۰۰ % و موفقیت ۷۹ % در کنترل دندانها بدست آمده است.
آیا CBCT میتواند سطح اطمینان اندودانتیست ها را از تشخیص و طرح درمان تغییر دهد؟
قبل و بعد از مطالعه
در اندودانتیکس تصمیمات بر اساس تجربه، ارزیابی ریسک و فایده، هزینه ها، پیش آگهی ها و امکان درمان اتخاذ میشود. ارزیابی رادیوگرافی میتواند نقش مهمی در این فرآیند پیچیده ایفا کند. برای اندودانتیست ها تصاویر پری آپیکال به عنوان تصویری برای شروع درمان مطرح بوده است. بخاطر قابل در دسترس بودن و هزینه ی کم و همچنین میزان اشعه ی دریافتی کم بیمار این رادیوگرافی بیش تر مورد استفاده قرار میگیرد. از معایب رادیوگرافی های پری آپیکال دو بعدی بودن این تصاویر میباشد که به علت عدم وجود اطلاعات در بعد سوم، گاهی میتواند ناکافی باشد. تصاویر CBCT به علت وضوح بالا و سه بعدی بودن، همچنین تصاویر CBCT سوپر ایمپوزیشن ها و دیسترشن (distortion)های موجود در تصاویر پری آپیکال را دارا نمیباشند. زمانی که علائم بالینی بیمار با علائم رادیوگرافی پری آپیکال هم خوانی نداشته باشد، تصاویر CBCT توصیه میشود. در تجویز CBCT به علت دریافت اشعه ی بیش تر نسبت به P.A باید به ریسک و فایدههای این تصویر دقت شود.
در این تحقیق اطلاعات و علائم بالینی بیمار شامل: سن، جنسیت، عمق پروبینگ ، وجود تورم، درد، خونریزی لثه و حساسیت پالپ و وجود بیماری سیستمیک در اختیار دندانپزشکان قرار داده شد.
دو پرسشنامه حاضر گردیده شد که در اولی اطلاعات بیمار توسط تصاویر بری آپیکال مورد بررسی قرار گرفت (Q1) و پرسشنامه ی دوم بعد از یک ماه که در آن اطلاعات بیمار و تصاویر CBCT ارزیابی گردیده شد (Q2). تفاوت معنی داری در اطمینان از تشخیص کیسهای متوسط یافت نشد. اما در ارزیابی کیسهای سخت این تفاوت معنی دار بود، به طوری که این تفاوت (۳۱/۳%) در CBCT بیش تر بود. درجه ی سختی کیس در تصمیم شرکت کنندگان به استفاده از CBCT برای بدست آوردن اطلاعات بیش تر موثر نبود. استفاده از CBCT باعث تغییر طرح درمان در کیسهای متوسط و سخت بوده است. به خصوص CBCT باعث ترقیب شرکت کنندگان به تغییر طرح درمان آنها از follow-up کیس به درمانهای غیر جراحی شده است.
تشخیص و طرح درمان یک کیس باید ایمن و قابل اعتماد باشد. برای درست بودن این دو گاهی نیاز به CBCT میباشد. استفاده از CBCT در مواردی که کیس آسان باشد توصیه نمیگردد.
در تحقیق Mota de Almida و همکارانش به این نتیجه رسیده اند که CBCT علی رقم میزان اشعه ی بالا قدرت تشخیص و طرح درمان بالاتری را نسبت به تصاویر پری آپیکال به خصوص در کیسهای سخت میدهد. با این وجود برای تجویز CBCT باید یه قانون (ALADA)As Low As Diagnostically Acceptable دقت شود.
در این تحقیق بعد از ارزیابی CBCT طرح درمان برای کیسهای متوسط ۵۴ % و برای کیسهای سخت ۵۶ % تغییر داشت.
با این حال هدف از این تحقیق توانایی CBCT در افزایش تشخیص و طرح درمان بخصوص در کیسهای دشوار را نشان داده و تمایل اندودانتیت ها به استفاده از CBCT به عنوان مکمل تصاویر P.A را نشان میدهد.
«ارزیابی تأثیر مواد داخل کانالی روی تشخیص Vertical root fracture در دندانهای دو ریشه به وسیلهی CBCT»
کلمات کلیدی:
Actiract; Bicuspid; CBCT; Diagnostic imaging; Tooth root
VRF، یک خط شکستگی است که در طول ریشه به صورت کامل و یا نیمهکامل در هر سطحی از ریشه میتواند شروع شود. این شکستگی معمولاً در جهت باکال و لینگوال میباشد VRF. علایم خفیفی داشته و تا به وجود آمدن تغییرات مهم در آپیکال، معمولاً علایم خاصی نشان نمیدهد.
علایم VRF بیشتر شبیه درمانهای اندوی شکست خورده و یا بیماریهای پریودنتال میباشند. بنابراین درمان این حالت بستگی به تشخیص دقیق میتواند برش قسمتی از ریشه و یا حتی کشیدن دندان نیز باشد.
در موارد کمی نقش VRF توسط یک رادیوگرافی P.A امکان پذیر است. معمولاً تهیهی رادیوگرافی از زوایای دیگر و یا تصاویر سه بعدی در تشخیص این حالت بیشتر کمک میکند. دندانهایی که قبلاً درمان ریشه روی آنها انجام شدهاند مستعد VRF هستند. دلیل این امر آمادهسازی کانالها و نیروی آپیکالی وارده بر دندان حین آبچوره کردن میباشد.
دندانهای پرهمولر ماگزیلا که قبلاً درمان ریشه شدهاند در جایگاه دوم دندانهایی که دارای VRF هستند میباشند. تشخیص VRF این دندانها به خاطر سوپر ایمپوزیشن آناتومیک و وجود ریشهی دوم و مواد موجود در کانالها دشوار است.
تصاویر CBCT به خاطر سه بعدی بودن باعث تشخیص راحتتر VRF میشوند. اما آرتیفاکتهای موجود در CBCT که بیشتر به خاطر وجود جسمهای متراکم درون کانالها به وجود میآیند، باعث دشوار شدن تشخیص VRF در CBCT میشوند. در این تحقیق دندانهای پره مولر دو ریشهای مورد بررسی قرار گرفتند. همهی دندانها با فایل (VDW) Resiproc R40آمادهسازی شدند. کانالها تا طول کارکرد آبچوره شدند. یک وج فلزی مخروطی شکل به طور آپیکالی وارد ریشهی لینگوال شد. و شکستگی توسط ضربههای ملایم کنترل شده القا گردید. وجود شکستگی در ریشهی لینگوال توسط Translumination کنترل گردید.
نمونهها به ۷ گروه تقسیم شدند: ۱- هر دو ریشهی باکال و لینگوال خالی ۲- هر دو ریشه باگوتاپرکا ۳- ریشهی باکال گوتا و ریشهی لینگوال پست فایبر گلاس ۴- ریشهی باکال گوتاپرکا و ریشهی لینگوال پست فایبر گلاس باهستهی فلزی ۵- هر دو ریشهی باکال و لینگوال دارای پست فایبرگلاس ۶- هر دو ریشه با پست فایبرگلاس و هستهی فلزی ۷- هر دو ریشه با پستهای Ni-Cr.
در ارزیابی تصاویر از مقیاس point confidance 5- برای تشخیص وجود فرکچر استفاده گردید. (وجود = ۵، احتمال وجود = ۴، تردید = ۳، احتمال وجود = ۲، ناموجود = ۱) از مقیاس ۴-point score برای وجود آرتیفاکت استفاده گردید. (شدیت = ۳، متوسط = ۲، خفیف = ۱، ناموجود = ۰).
در ارزیابی از دو دستگاه CBCT، CS9000 و OP300 استفاده گردید. تفاوت معناداری در مقدار دقت و حساسیت (accuracy and sensivity) دو دستگاه یافت نشد. تفاوت معناداری بین ارزش اختصاصیت (specificity value) وقتی که از اسکنرهای یکسانی استفاده شد، تفاوت معناداری میان گروهها یافت شد. در اسکنر OP300 پست فلزی موجود در دو ریشه کمترین ارزش اختصاصیت را نشان داده و به طور معنیداری با بقیه گروهها فرق داشت، بجز گروهی که ریشهی باکالی که باگوتا و ریشهی لینگوالی که با فایبرگلاس پر شده بود. گروهی که هیچ درمانی روی ریشههای آن انجام نگرفته بود کمترین مقدار آرتیفکت را داشت. و بیشترین آرتیفاکت در گروهی که پست Ni-Cr استفاده شده دارا بود.
صفحهی صاف ددکتور (Flat-Panel Dedector (FFD) باعث افزایش قدرت تشخیص VRF در دندانهایی که تحت درمان ریشه قرار گرفته، میشود. تحقیقات اخیر نشان دادهاند که (FOV) Field of View بزرگ اسکنرها باعث کمتر شدن آرتیفکت نسبت به (FOV)های کوچکتر میشدند. اما باید دقت کرد میزان اشعهی دریافتی در (FOV) بزرگتر زیاد خواهد بود.م سایز Voxel (وکسل) نیز در تشخیص VRF مؤثر میباشد. به خصوص دندانهای ترمیم شده با پستهای فلزی توسط Voxelهای کوچکتر قابل تشخیص میباشند. وجود اعداد اتمی بالا در آلیاژهای مواد دندانی باعث افزایش آرتیفکت و کاهش قدرت تشخیص VRF هستند.
پستهای فایبرگلاس با هستهی فلزی نسبت به پستهای فایبرگلاس آرتیفکت بیشتری ایجاد میکنند. اما در این تحقیق قدرت تشخیص VRF در هر دو یکسان بوده که نشان دهنده نیاز به تحقیقات بیشتر در این زمینه میباشد.
تشخیص شکستگیها و پرفوریشنها در دندانهای دو ریشه نسبت به تحقیقات اخیر که در دندانهای تکریشه انجام شده به علت وجود آرتیفکت بیشتر سختتر نیز میباشد. اما نتایج در این تحقیق مشابه نتایج در تحقیقات اخیر بود.
پستهای فایبرگلاس نسبت به گوتاپرکا و پستهای فلزی آرتیفکت کمتر و در نتیجه تشخیص VRF راحتتری در تصاویر CBCT دارا میباشند.
در این تحقیق برتری CS 9000 نسبت به OP 300 ارایه شده است. در تشخیص VRF دندانهای بدون درمان ریشه و دندانهایی که پست فایبرگلاس دارند آرتیفکت کمتر و در نتیجه تشخیص بهتری از VRF میدهند.
سرعت بالاتر و بدون Glide Path: یک پروتکل جدید برای افزایش تأثیر XP-Shaper در کانالهای کرودار (یک تحقیق آزمایشگاهی)
Keywords:
کانالهار کرودار، Glide Path، Micro C.T. ، فایلهای روتاری، XP-endo shaper
انستورمنت های مکانیکی با هدف حفظ آناتومی کانال و تمیز کردن کانال ساخته شدهاند. هر دوی انستورمنت های دستی و روتاری قادر به رسیدن به هدف حفظ شکل مورفولوژی کانال و کاهش باکتری هستند. با این حال تکنیک روتاری بدون شک سریعتر و با ریسک کمتری مانند ایجاد لج میباشد.
برای افزایش ایمنی و قابل پیش بینی بودن ابزار روتاری، قبل از استفاده در فضای کانال، ایجاد یک مسیر راهنما (Glide Path) اغلب توسط شرکتهای سازنده توصیه شده است. این مسیر راهنما باعث جلوگیری از پدیدهی Taper Lock و کاهش خطاهای حین کار میشود. پیشرفتهای اخیر در علم متالورژی باعث ایجاد تکفایلها به جای فایلهای سریالی (Serial File) با هدف کاهش زمان و افزایش راندمان کار شده است. XP-Endo Shaper یک سیستم تک فایلی ساخته شده از آلیاژ Max wire با گرمای منحصر به فرد میباشد که به هستهی آن این قابلیت را میدهد که از سایز ۲۷/۰٫۰۱ به سایز بزگتر از ۳۰/۰٫۰۴ گسترش بیابد. این فایل قابلیت حذف باکتری بالا با حداقل اکستروژن دبری همچنین سرعت کار در موقع درمان را افزایش داده و مقاومت بالایی در برابر خستگی (Cyclic Fatigue) دارا میباشد.
با توجه به طراحی منحصر به فرد این فایل و سایز کوچک هستهی آن (۶ و ۷ و ۱۲)، در این مطالعه فرض بر این گذاشته شد که در کانال بدون ایجاد مسیر راهنما فایل میتواند با سرعت بالا نفوذ بالاقوه داشته باشد.
هدف از این تحقیق:
۱- بررسی توانایی XP در آماده سازی کانالهای خمیده بدون Glide Path در حالی که سرعت چرخش آن rpm۳۰۰۰ بوده و مقایسهی این پروتکل با پروتکل ارایه شدهی شرکت سازنده.
۲- ارزیابی ویژگیهای فیزیکی اینسترومنتها بعد از استفاده در هر دو پروتکل. Null Hypothesis بر این فرض بود که پروتکل پیشنهادی دارای خطاهای حین کار بیشتر و سرعت و کارایی کمتری نسبت به پروتکل سازنده خواهد داشت.
در این تحقیق از دندانهای مولر پایین که دارای دو فورامن مجزا بودند (Type IV Vertucci)استفاده شد.
طول کارکرد ۰٫۵ mm. کوتاهتر از آپیکال فورامن در نظر گرفته شد. هر دو گروه زیر نظر یک اپراتور و در حمام آبی C۳۷ بررسی شدند.
گروه ۱ (XP1000): یک Glide Path دقتی تا سایز ۱۵C-File # آماده سازی شد. فایل XP طبق دستور العمل با سرعت rpm۱۰۰۰ و تورک Ncm۱ با حرکت Vertical Peakingتا رسیدن به طول کارکرد استفاده میشود. باگوتاپرکا ۳۰/۰٫۰۴ تکمیل آماده سازی کنترل میشود. اگر از طول کارکرد کوتاهتر باشد کانال شستشو داده شده و این حرکت برای بار دوم و در صورت لزوم برای بار سوم تکرار میشود. اگر گوتا با کانال متناسب نبود این حالت یادداشت می شد.
گروه ۲ (XP 3000): سرعت روی rpm۳۰۰۰ و تورک روی Ncm۱ تنظیم شده و مانند گروه قبل آماده سازی انجام شد.
در تعویض فایلها هر دو گروه از mL ۲ NaOCl۵% استفاده شد. بعد از پایان آماده سازی به عنوان شستشوی نهایی از mL۱ E.D.T.A ۱۷% به مدت یک دقیقه استفاده شد. مدت زمانی که فایل در حال چرخش در کانال بود یادداشت گردید.
فایل XP در دستور العمل پیشنهادی همهی کانال را قادر به آماده سازی بدون هیچ اثر نامطلوبی بوده است. در گروه (۲) فایل با تعداد حرکت کمتر و سریعتر به طول کارکرد رسیده و آماده سازی را تمام کرده است. گوتای ۳۰/۰٫۰۴ در گروه (۲) در ۸۰% نمونهها متناسب با کانال بوده در حالی که این رقم در گروه (۱) ۴۰% گزارش شد.
از لحاظ حجم نهایی کانالها، مقدار عاج بریده شده، مقدار دبری و سایز آپیکال بین دو گروه تفاوت معنیداری یافت شد. با این که تفاوت معنیداری بین نواحی دست نخورده وجود نداشت اما تیپر در ناحیهی مینایی و آپیکالی در گروه (۲) بزرگتر بود. در گروه (۱) فایلها کمتر قادر به حفظ شکل خود بودند (۵%) در گروه (۲) این رقم (۳۰%) گزارش شد. با این حال در هر دو گروه درجاتی از تخریب فایل گزارش شد.
در این تحقیق با توجه به تعداد کم نمونهها پروتکل با سرعت rpm۳۰۰۰ و بدون ایجاد مسیر Glide Path کارایی بیشتری داشته و میزان خطای کار برابر و حتی کمتری نسبت به گروهی که از سرعت rpm۱۰۰۰ استفاده میشود، دارد. همچنین به نظر میرسد که افزایش سرعت تأثیر مثبتی در آماده سازی مکانیکی و ساختار فیزیکی فایل دارد.
ارزیابی بالینی سه آپکس لوکیتر (Propex mini-Apex ID- Root zx mini)
لازمهی موفقیت درمان ریشه حذف پالپ ملتهب، مواد نکروز و میکروارگانیسم و پر کردن مناسب کانال میباشد. یکی از مراحل درمان مناسب طول کارکرد مناسب میباشد. طول کارکرد فاصلهی یک نقطهی معین درقسمت کرونالی تا نقطهای که کانال ریشه باید آمادهسازی و پر شود میباشد. روشهای مختلفی برای تعیین طول کارکرد وجود دارد. رایجترین آنها تعیین طول کارکرد توسط رادیوگرافی میباشد که بسیار مستعد خطا میباشد، زیرا خطاهای حین تهیهی رادیوگرافی و دو بعدی بودن این تصاویر امکان ایجاد خطا را افزایش میدهد.
برای این مطالعه دندانهای تک ریشهای بالغ ماگزیلا و مندیبل که بهخاطر درمان ارتودنسی و یا به خاطر وجود بیماری پریودنتال برای آنها طرح درمان کشیده شدن در نظر گرفته شده بود انتخاب شدند. بعد از تثبیت وایتالیتی دندانها توسط تست سرما، مادهی بیحسی تزریق گردید. بعد از قرار دادن رابردم، لبههای کاسپ دندانها توسط فرز صاف گردیده و توسط جوهر علامتگذاری شد تا نقطهی راهنما برای طول کارکرد دقیقتر باشد. بعد از باز کردن حفرهی دسترسی قسمت کرونالی کانالها با فرز گیتس ۱# و ۲# و ۳# آمادهسازی شد. کانالها برای دور کردن دبریها با سرم شستوشو داده شده و توسط کنهای کاغذی خشک شدند.
هر سه آپکس لوکیتر الکترونیکی توسط دستورالعمل شرکت سازنده و استفاده ازفایل #۱۰ K به کار گرفته شد.
در آپکس Root zx mini فایل تا موقعی که چراغ چشمکزن Apex شروع به کار کند در کانال نفوذ داده شد. در این قسمت فایل Over شده و فایل را دوباره عقب کشیده و تا زمانی که صفحهی نمایش بین عدد ۱ و Apex قرار بگیرد فایل را عقب میکشیم.
در آپکس لوکیتر Apex ID فایل را تا موقعی که کلمهی Apex در صفحه نمایش داده شود در کانال نفوذ داده میشود و سپس تا زمانی که عدد ۰٫۵ را در صفحهی نمایش مشاهده شود فایل عقب کشیده میشود.
در آپکس لوکیتر Propix فایل تا موقعی که Over نمایش داده شود، در کانال نفوذ داده میشود. سپس فایل تا قسمت ۰٫۰ عقب کشیده میشود. برای جلوگیری از Over Instrumentation شرکت سازنده در این مرحله ۰٫۵ mm. کوتاهتر از قسمت صفر را برای تعیین طول کارکرد توصیه کرده است.
این دادهها در صورت ثابت نمایش داده شدن به مدت ۵ ثانیه معتبر بوده و اندازهها توسط اندازهگیرهای دیجیتالی اندازهگیری شدهاند.
بعد از اندازهگیری همهی دندانها کشیده شده و هر کدام در ظرفی مخصوص گروه خود قرار داده شد. در ظرف حاوی سدیم هیپوکلریت %۵٫۲۵ به مدت ۲ ساعت برای جدا شدن بافتهای نرم نگهداری شدند و سپس در ظرف حاوی فرمالین ۱۰% نگهداری شدند.
از میکروسکوپ با بزرگنمایی ۳۰% برای تعیین طول کارکرد دندانهای کشیده شده استفاده شد. بدین ترتیب که فایل وقتی با Foramen Major مماس بود، قسمت Stopper فایل در قسمت اشاره شده قرار گرفته و اندازهگیری انجام شد. این کار برای هر دندان ۳ بار تکرار شده و میانگین این ارقام ثبت شد. برای به دست آوردن طول کارکرد در این روش از همهی این ارقام میانگین بدست آمده ۰٫۵ mm. کم شد و این اعداد از اعداد به دست آمده توسط Apex ها کم شد. اعداد مثبت نشان دهنده فراتر رفتن از طول کار کرد بودند. اعداد منفی به دست آمده بین هرسه گروه مقایسه شد. نتیجه بدست آمده نشان می دهد که تفاوت اساسی میان این سه گروه وقتی که طول کارکرد ۰/۵ میلی متر کوتاه تر ازMajor Foramen باشد وجود ندارد.نویسندگان این مطالعه ادعا کرده اند که میزان اندازه گیری آپکس لوکیتر وقتی که فایل به ورای آپکس می رسد بیش تر می باشد. از این رو بعد ازover شدن فایل و عقب کشیدن فایل تا نقطهMajor For. و اندازه گیری وکم کردن ۰/۵ میلی متر از اندازه بدست آمده را می توان بعنوان طول کار کرد حساب کرد.